ساعت خلوتی باشگاه است. میانه زمانی که شیفت خانمها تمام شده است و آقایان تا ساعتی دیگر کارشان را شروع میکنند، باید دو طبقه از پلههای ساختمانی را که امروز کاربری ورزشی پیدا کرده است، بالا بروی تا باشگاه قربانی پیدا شود.
باشگاه در و دیواری تقریبا قدیمی دارد و دستگاههایی که در آن دیده میشود، قدیمی و استفاده شده است.
حمید قربانی ۱۴ سال است که در رشته بدنسازی فعالیت میکند. پیش از این ۴ سال تمرین کشتی کرده است و حتی مدال قهرمانی کشور در رشته کشتی را هم در آرشیو دارد، اما پایش در جریان تصادف رانندگی، شکسته و مجبور شده است کشتی را در اوج، کنار بگذارد.
بعد از آن رو به بدنسازی آورده و تاکنون مدالهای طلای بیشماری در مسابقات داخلی و خارجی کشور کسب کرده است. سالن بدنسازی او هرچند از نظر امکانات با سالنهای بدنسازی در نقاط برخوردار مشهد، مقایسهشدنی نیست، آنچنان پرجمعیت است که نمیتواند پذیرای تازهواردان باشد.
دلیلش هم این است که مشتریان، باشگاه قربانی را باشگاهی جدی یافتهاند که بدون حاشیههای مراکزی از این دست، سعی در قهرمانپروری و کار حرفهای دارد. حمید قربانی از آن آدمهایی است که در مصاحبه همهچیزش را آشکار میکند.
او مکرر از آسیبهای ورزشیای که ورزشکار رشته زیباییاندام ممکن است دچارش شود، میگوید. باکی ندارد که سختیهای کار را تعریف کند و حتی میگوید که در روزهای مسابقه حدود پنج روز حق خوردن آب نداشته و در یک سیکل تغذیهای، فقط اجازه داشته است هر روز مرغ بخورد و دیگر هیچ؛ آنهم به مقداری که شاید بتواند کودکی دهساله را سیر کند و باید هر روز در نوبتهای متعدد ورزش میکرده است.
- در زیباییاندام چه مقامهایی کسب کردید؟
تابهحال شش نوبت یعنی سالهای۸۵، ۸۶، ۸۷، ۹۲، ۹۴ و ۹۵ در استان خراسان رضوی به مقام قهرمانی دست یافتهام. در سال ۹۴ همزمان مقام سومی در کشور را کسب کردم.
به اردوی تیم ملی دعوت شدم و دهروزی هم در آنجا تمرین کردم که در آخر کار خط خوردم. قهرمان بیپارتی در رشته ما به جایی نمیرسد. بعد از آن برای سال ۹۵ برنامهریزی کردم و در مسابقه جام الماس که دارای رنکینگ جهانی است، شرکت کردم.
در این مسابقه ششم شدم. در دبی هم همان سال در مسابقهای شرکت کردم و ششم شدم. برنامهریزیهایم را برای امسال ادامه دادم و خوشبختانه در مسابقه مستر المپیای هنگکنگ در بالاترین مقطعِ رشته بدنسازی آماتور در جهان، اول شدم.
همین روند را ادامه دادم و برای مسابقات ۲۰۱۸ mpc در تونس آماده شدم. این مسابقه از لحاظ اهمیت، سطح بالاتری داشت و خوشبختانه آنجا هم طلا گرفتم.
- درباره مربیانتان بگویید؟
من از اول تاکنون خودآموز بودهام. آن اوایل، مربی خاصی نداشتم، اما کسی که در بخش حرفهای به من کمک کرد، آقای حسن تبریزی بود.
- مسابقات برونمرزی در رشته شما چگونه است؟
برای موفقیت در مسابقات خارجی باید تجربه داشت. وقتی در مشهد هستیم، همهچیز دردسترس است، اما در کشور خارجی باید در محیطی غریب همه امکانات را فراهم کرد که کار مشکلی است. فشارهای سفر در کشورهای خارجی، خودش دردسر بزرگی است.
- هزینه شرکت در مسابقات را خودتان میدهید؟
همه مسابقاتی که رفتهام، با هزینه شخصی بوده است. همین سفر اخیر به هنگکنگ، بیش از ۱۳میلیون روی دستم خرج گذاشت که همه سختیها را بهعشق پرچم ایران تحمل کردم.
- درباره شیرینترین لحظات زندگیتان میگویید؟
زمانهایی که قهرمان شدهام، بهترین لحظات عمرم بوده است. همه سختیها و آب نخوردنها و رژیمهای طاقتفرسا، همان لحظه از جلوی چشمم گذشته است.
- تابهحال دعوای خیابانی کردهاید؟
راستش خیلیها به من متلک میگویند. دائم میگویند گول هیکلت را خوردهای؟ همیشه با خودم تمرین میکنم که در خیابان مثل فردی عادی باشم. مطمئن باشید کسی که به اندام فوقالعادهای میرسد، مسیر پرزحمتی را طی کرده و به معنای دقیق کلمه ریاضت کشیده است.
چنین فردی خود را درگیر مسائل خرد نمیکند. سختیهای ورزش حرفهای، آدم را پاک میکند و قلدرمنشیها و منم کردنها را از یادش میبرد.
- اخلاق در ورزش، چقدر برایتان مهم است؟
فوقالعاده. من به ورزشکاران این باشگاه میگویم که ورزش، ماندگار نیست. با کمی بیماری یا دور افتادن از ورزش، ورزشکاری هم فراموش میشود. آنچه ماندگار است، اخلاق ورزشی است که میتواند تا آخر عمر همراه فرد باشد.
اگر تختی سالیان زیادی است که درگذشته است، اما همچنان در خاطرهها باقی است، آیا برای قهرمانیهایش است؟ نه، مگر این کشورِ قهرمانخیز به خود، کم قهرمان دیده است؟
تختی برای نسل امروز ما سمبل اخلاق ورزشی، فروتنی و جوانمردی است. این نکات را مدام به دوستانی که در باشگاه تمرین میکنند، گوشزد میکنم. ما بیشتر از آنکه درباره حرکات ورزشی و قطور شدن بازوها گفتگو کنیم، درباره همین نکات اخلاقی صحبت میکنیم.
بر انضباط ورزشی هم تاکید دارم. درمورد استفاده از داروها و مکملهایی که ورزشکاران نیاز دارند، سختگیری میکنم و نمیگذارم این مسئله به بیراهه کشیده شود.
- خانوادهتان مخالفتی با ورزش در این سطح حرفهای نداشتند؟
من در این راه سه پشتیبان واقعی داشتهام؛ مادرم، پدرم و برادرم. وقتی از مسابقات هنگکنگ برگشتم، تصمیم گرفته بودم استراحت کنم، اما خانوادهام اصرار کردند که تو آمادهای و میتوانی قهرمان شوی.
خانواده جزو تیم هر ورزشکار حرفهای است. ورزشکار حرفهای باید خانوادهای پشتیبان، دوستانی بااخلاق و البته جیبی پرپول داشته باشد.
- این جمله معروف «داداچ! داری اشتباه میزنی» در باشگاه شما هم شنیده میشود؟
(با خنده) نه؛ چون واقعا نسخه واحدی برای همه نیست. سبکهای تعلیمی متفاوت است و هر کس بنا به توان جسمی و هدفی که در این رشته دارد، وزنه میزند؛ البته در این کار مثل هر کار دیگری اصولی هم وجود دارد که باید آنها را محترم دانست. ا
صل کار ما این است: «نه آنقدر سنگین که عضله هدر رود و نه آنقدر سبک که تمرین بیفایده باشد.»
- درباره باشگاهتان تعریف کنید؟
باشگاه ما در حوالی بازار فردوسی قرار دارد. دقیق در بولوارنبوت، بین نوبت ۴۳ و ۴۵. از سال ۸۹ باشگاهداری میکنم. باید اعتراف کنم من که سودای قهرمانی آنهم پشتسر هم را دارم، برایم سخت است که همزمان باشگاهداری کنم.
کسی که بهدنبال مدال جهانی و حضور حرفهای در این رشته است، باید ۶ صبح از خواب بلند شود و تمرین را شروع کند و سپس صبحانه بخورد و استراحت کند.
نوبت بعدی تمرین در ساعت ظهر است. تا آخر شب علاوهبر این نوبت ظهر، گاهی دو وعده تمرین دیگر هم داریم. درمجموع چهار وعده تمرین میشود که باید با تمرکز باشد و با استراحت و تغذیه ویژه بین نوبتهای تمرین که فراهم کردن مواد خوراکی مناسب هم برای خودش دردسر خاصی دارد.
نوع رژیمهایی هم که باید برای پیشرفت کارمان بگیریم، بر روی مغز و روانمان تأثیر میگذارد. در این بین نمیتوان با کیفیت عالی به باشگاهداری رسید. باید برنامهریزی دقیقی داشت تا بتوان به هر دو کار درکنار هم رسید.
- باشگاه شما در مقایسه با دیگر باشگاهها چه ضعفها و قوتهایی دارد؟
درمورد قوت کار باید بگویم بیشتر کسانی که در این رشته به جایی میرسند، از همین مناطق کمتربرخوردار شهر که باشگاههایی با امکانات کمتر دارد، شروع کردهاند؛ چراکه آنها انگیزه بیشتری دارند.
کسانی را میشناسم که بهترین باشگاههای شهر را دراختیار دارند، اما نهایت سه ماه بیشتر دوام نمیآورند. درمورد ضعفها باید بگویم سروشکل باشگاهمان به خوبی باشگاههای بالاشهر نیست.
دوست داشتم وسایل بهروزتری بیاورم. جایمان هم کوچک است، اما همین باشگاه کوچک، ورزشکاران بزرگی را تربیت کرده است.
- برنامههای باشگاه چگونه است؟ باشگاه شما چه افتخاراتی را بهدست آورده است؟
صبح تا ظهر را به خانمها اختصاص دادهایم. خواهر خودم مربی خانمهاست. بعدازظهر تا آخر شب هم به آقایان اختصاص دارد. در سال ۹۵ همین باشگاه، ۵ قهرمان استان داشت.
امسال ۴ قهرمان استانی از باشگاه ما بودند. در باشگاه رفتوآمد زیاد است. بهصورت میانگین، ماهیانه تا ۳۰۰نفر در این باشگاه تمرین میکنند.
- از اصطلاح «مستر المپیا» که آن را در بین ورزشکاران مدالآور رشته بدنسازی زیاد میشنویم، بگویید.
بله. «مستر المیپا» معادل همان مدال المپیکی است؛ چراکه ورزش بدنسازی در مجموعه ورزشهای المپیکی قرار ندارد. مستر المپیا عنوانی است که به برنده رقابت حرفهای پرورشاندام مردان که رقابتی بینالمللی است و هرسال فدراسیون جهانی پرورشاندام برگزار میکند، اهدا میشود.
دو گونه مستر المپیا داریم؛ مسترالمپیای آماتوری و مسترالمپیای حرفهای. برای ورود به مسابقات بخش حرفهای باید بهصورت مکرر در بخش آماتوری، صاحب مدال و اورال و ستاره مسابقات شد.
در این صورت، کارت pro را دریافت خواهید کرد و بعد از طی مراحلی اجازه ورود به بخش حرفهایها را خواهید داشت. میبینید که سیکلی نفسگیر و سخت است که پیمودنش از هرکسی برنمیآید.
- بدنسازی به سنوسال ربط دارد؟
نه. بدنسازی را میشناسم که ۴۷ سال دارد و در بخش حرفهای کار میکند. بهنظر من، زمان اوج فرد در این رشته از سیسالگی آغاز میشود و این اوج تا چهلوسهسالگی میتواند ادامه یابد.
این روند را مقایسه کنید با رشتههای دیگری مثل فوتبال که بازیکن در آستانه سیوششسالگی باید به پیشکسوتان بپیوندند. اگر کسی میخواهد وارد این رشته شود، باید از پانزدهسالگی تمریناتش را شروع کند، ولی یادتان باشد که فرد پانزدهساله به استادی کارآزموده در بدنسازی نیاز دارد.
استاد بدنسازی بایستهها را به فرد نوجوان آموزش میدهد و او را از افراط و تفریط در مسیر ورزش به دور میدارد. افراد در این سن باید مراقب باشند که مفاصل بدنشان بهاصطلاح نسوزد؛ چون اگر اینطور شود، رشد طولیشان متوقف خواهد شد.
- رشته زیباییاندام و بدنسازی، رشته ورزشیِ گرانی است.
درست است؛ البته باید دید هدف فرد از ورود به این رشته چیست. کسی که میخواهد در بخش حرفهای کار کند، فقط هزینه خوراکش به روزی ۳۰۰ هزار تومان میرسد، اما کسی که میخواهد بهصورت ساده تمرین کند، میتواند از سایر هزینههای متفرقهاش بزند و به این کار بیفزاید!
- ماجرای داروهای ورزشی چیست؟
جای دارو در داروخانه است و در باشگاه نیست. بهنظرم بیشتر داروهایی هم که زیباییکاران استفاده میکنند، کیفیت لازم را ندارد و نتیجهای برای ورزشکار ندارد.
مسئله این است که آیا دارویی که ورزشکار استفاده میکند، اصلی است یا تقلبی. ای کاش دکترهایی باشند که با تجربه فنی، دارو معرفی کنند و بفروشند! ایکاش داروخانههای رسمی، داروهای تأییدشده را به فروش برسانند و باشگاهها جایی برای پخش دارو نباشند!
- داروهایی که در بازار فروخته میشود، تا چه اندازه اصل است؟
آیا شما باورتان میشود دارو با این قیمتی که فروخته میشود، اصل باشد و از آن طرف دنیا آمده باشد؟ من که باور نمیکنم. بهصورت فلهای و کیسهای مواد دارویی را وارد کشور میکنند و همینجا بهصورت دستساز، کپسولها و بستهها را پر میکنند.
اینکه کار را با چه استاندارد و نظارتی انجام میدهند را هم بهتر است نپرسید. بهمحضی که این داروها بد باشد، اول از همه اسم ورزش ما بد درمیآید و برچسبهای ناجوری به ما میزنند، درحالیکه برخی ورزشکاران حرفهایِ دیگر رشتهها هم از داروهای مجاز و مکملها استفاده میکنند، اما همه انتقادات متوجه ورزش زیباییاندام شده است.
- حتما همه باید عضلاتی مانند آرنولد داشته باشند تا بتوان گفت بدنی زیبا دارند؟
نه. بستگی دارد که فرد از زیباییاندام چه بخواهد. یکی بدنی فوقعضلانی میخواهد. یکی فرم لاغر و عضلانی میخواهد. یکی فرمی دیگر. سالهای دورتر همه مجبور بودند در بخش بادیبیلدینگ کار کنند و بعضی، چون استعداد بدنی نداشتند، نمیتوانستند برای خودشان جایگاهی پیدا کنند، اما امروز شاهد رشتههای متعددی در این ورزش هستیم که همه افراد با فرم بدنی میتوانند در آن به وضعیت بهینهای برسند.
- تغذیه ورزشکار رشته زیباییاندام چگونه است؟
اگر بخواهیم در رده حرفهای کار کنیم، تفاوتهای بیشماری از لحاظ تغذیهای وجود دارد. در بخش ورزشکاران معمولی هم تفاوت وجود دارد. اصولا یک رکن این ورزش، تغذیه مناسب است.
تغذیه مناسب هم برمیگردد به توقعی که ما از ورزش زیباییاندام داریم و هم اینکه باید دید نوع بدن فرد چگونه است. براساس آنچه آموختهام، سه نوع بدن وجود دارد؛ اکتومورف: به بدنهایی گفته میشود که بالاتنه کوتاه، دستها و پاهای بلند، کف دستها و انگشتان و کف پاها و انگشتان پای باریک و چربی بدن خیلی کم، ناحیه سینه و شانه باریک و معمولا عضلات باریک و درازی دارند.
نوع دوم مزومرف است که به بدنهایی گفته میشود که سینه پهن و بزرگ، بالاتنه بلند، ساختمان عضلانی محکم و نیروی زیادی دارند. نوع سوم هم اندومورف هستند که ساختمان عضلانی نرم، صورت گرد، گردن کوتاه، باسن پهن و چربی زیاد دارند.
باتوجهبه دو پارامترِ هدف نهایی و نوع بدن، تغذیه ورزشکاران متفاوت خواهد بود. نکات مشترک در این بخش، این است که باید بهطورکلی شیرینیهای مصنوعی از روند تغذیه فرد حذف شود. روغن جامد هم ممنوع است. باید سهم خوبی هم از کربوهیدرات و سبزیجات داشت.
* این گزارش یکشنبه ۲۹ بهمن سال ۱۳۹۶ در شماره ۲۸۱ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.